1 لذت بردن. معادل ها در دیکشنری فارسی: حظ کردن مستفیض شدن لذت بردن. مترادف و متضاد appreciate love relish revel in dislike hate. to enjoy something. از چیزی لذت بردن. I really enjoyed that movie. من واقعاً از آن فیلم لذت بردم. to enjoy doing ...
معنی. بهرهمند. پخش صوت. معنی دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. انگلیسی rewarded, blessed, profited by. عربی مكافأة المباركة المستفيد من قبل. ترکی ödüllendirildi, kutsandı ...
فایده بردن. بهره مند گشتن. – مستفیض کردن ؛ احسان کردن و نیکی بسیار نمودن. بذل و بخشش کردن. انعام دادن. ( ناظم الاطباء ). – || فایده رساندن. سود رساندن. بهره مند کردن. معنی مستفیض در لغتنامه معین
بهره مند شدن از ... کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره، عبارات مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشنامه عمومی، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با ...
لغات نزدیک بهره مند شدن. - بهره مند از مزایا. - بهره مند سازی. - بهره مند شدن. - بهره مند شدن از. - بهره مند کردن.
معنی: دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع، آموزش زبان ...
اسم: بهره مند (پسر) (فارسی) (تلفظ: bahremand) (فارسی: بَهرهمند) (انگلیسی: bahremand) معنی: آن که یا آنچه بهره می برد، برخوردار، کامیاب، ( بهره، مند ( پسوند دارندگی ) )، ( در پهلوی، baand ) قابل تقسیم، قابل قسمت
ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی "بهره مند شدن" عبارت است از benefit, enjoy, luxuriate.. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی "بهره مند شدن" هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه ...
سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی بهره مند کردن به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
از چیزی بهره مند شدن،پند گرفتن،استفاده ی تجربی یا معنوی کردن ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
متمتع شدن. محظوظ و بهره مند شدن . – نصیب دادن ؛ بهره دادن. متمتع ساختن. بهره مند کردن . – نصیب شدن ؛ نصیب آمدن. نصیب افتادن. قسمت و روزی شدن. – نصیب کردن ؛ قسمت کردن. روزی کردن : خدا نصیب کند! – نصیب ...
متمتع شدن . محظوظ و بهره مند شدن : و گر دردهد یک صلای کرم عزازیل گوید نصیبی برم . سعدی (از آنندراج ). اهل معانی که سخن پرورند هر یک از این گنج نصیبی برند. خواجو. - نصیب دادن ؛ بهره دادن . متمتع ساختن ...
دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع، آموزش زبان ...
بهره مند. کامیاب . متنعم . مستفیض . بهره ور. (یادداشت مؤلف ). این کلمه مرکب است از برخورد که معالدال است بمعنی برخوردن و لفظ «ار» که کلمه ٔ نسبت است و این از عالم (از قبیل ) خریدار است نه از عالم زردار.
برابر پارسی: بهره مند شدن، دست یافتن، ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع، آموزش زبان ...
شناساندن چیزی به کسی ( گفتن یا به طریقی دیگر ) / سهم دادن / بهره مند ساختن / دادن. verb. [ obj] formal. 1 : to give ( something, such as a quality ) to a thing. ️ Her presence imparted a sense of importance to the meeting. ... [مشاهده متن کامل] انتقال دادن. در ...
مزایا. قسمتی ، قسمتی از. نوا. بهره: دکتر کزازی در مورد واژه ی " بهره" می نویسد : ( ( بهره در پهلوی در ریخت بهرک bahrag بکار می رفته است . ریختی پساوندی از بهر است . ریختی دیگر از " بهر " بَخْر است که با در ...
استفاده کردن = بهره مند شدن. مفید بودن = سودمند بودن. 🔷🔶🔹🔸. @AdabSar. 🔅پالایش زبان پارسی. 🔻استفاده = بهره برداری، کاربرد، کاربری، بکارگیری، سودجویی، بهره مندی، بهره جویی، بهره گیری، بهره وری ...
معنی واژه حظ در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی ... [ ح َظظ ] (ع مص ) بهره مند شدن . (دهار) (مهذب الاسماء) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). با بهره شدن . || با بخت شدن . دولتمند شدن .دولتی گشت...
سود بردن بهره مند شدن ریشه گرفتن ( کلمه ) تجزیه کردن ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
بهره مند، برخوردار، کسی که ازکاری یاچیزی حظوبهره ببرد ( اسم ) ۱ - آنکه از چیزی بهره برد برخوردار بهره مند . ۲ - کسی که عمره ( زیارت بیت الله با شرایط خاص ) بجا آورد . توضیح متمتع آن بود که عمر.
معانی دیگر: هوده، سودمندی، بهره مندی، فایده، سود بردن، منفعت کردن، بهره مند شدن، مفید بودن، سودمند بودن، کمک کردن، (معمولا جمع) دریافتی ماهیانه، قسط دریافتی (بابت حقوق بازنشستگی یا بیمه یا خیرات و غیره)، حراج یا نمایش ...
بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ.
مترادف. 1- بهره ور شدن، بهره مند شدن، متمتع شدن، برخوردار شدن 2- حظ كردن، حظ بردن، لذت بردن 3- خشنود شدن. انگلیسی. prepared. عربی. مستعد، معد، مهيأ، مجهز، متحفز، مُعد. واژه. محظوظ شدن. معادل ابجد.
معنی antagonize - معانی، کاربردها، تحلیل، بررسی تخصصی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
بهره مند شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع، آموزش زبان ...
بپرس. سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی بهره مند شدن از به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
ارجاع به لغت بهرهمند. از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
مستفید ، در اختیار گرفته ، بهره مند. مستفیض. محظوظ شدن. حظ وفایده بردن ازچیزی. فیض بردن، بهره مند شدن،. یعنی شخصی طالب بهره مندی و طلب فیض از کسی داشته باشد. کسی که طلب فیض کند ، فیض برده. + عکس و ...
بهرهمند. معنی دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد.
مترادف مستفید شدن: برخوردار شدن، بهره مند شدن، منتفع گشتن، سودبردن، بهره ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع، آموزش زبان ...
دانستن، بدست اوردن، جلب کردن، گذاشتن، رسیدن به، داشتن، کردن، وادار کردن، صرف کردن، دارا بودن، بهره مند شدن از، مالک بودن، باعی انجام کاری شدن، در مقابل دارا